خوش آمدید..

دوست عزیز...
ازینکه به این وبلاگ سرزدید متشکرم. امید وارم مطالب این وبلاگ مورد استفاده و پسند تان قرار گرفته باشد.
با تشکر..

بنایی

۱۳۹۶ شهریور ۱۵, چهارشنبه

#به بهانه‌ی‌ِ عیدقربان:
عید قربان برایم یادآورِ خاطرات کودکی‌ست؛ کودکی‌ای که شاید خاطرات خوش آن به تعداد انگشتان یمینین باشد؛ اما نوجوانی و جوانی‌ام همراه بود با آشنایی با آموزه‌ها و ملغمه‌های دینی و فرهنگیِ مرسوم در زادگاهم که اوج آن را داستان تضحیهء اسماعیل/اسحاق شکل می‌داد.
با استماعِ «درسگفتارهای فلسفه‌ی کی‌یرکگارد» در چند هفته‌ی گذشته، این آموزه ها از دیدِ متفاوتی بر من تازه گشت.

طبق نظر کی‌یرکگار فیلسوف و متأله دنمارکی ( که وی را پدر اگزیستانسیالیسم نیز نامند) در زندگیِ افراد بشر سه مرحله  وجود دارد: 
مرحله‌ی زیبایی شناختی یا استاتیک، مرحله‌ي اخلاقی یا دیمانیک و مرحله‌ی دینی.
در مرحله‌ی زیبایی‌شناختی فرد دلمشغول ارضایِ شهوت و تداوم لذت‌بردن است. دلمشغولی‌هایی چون کسب شهرت، قدرت، دانش و… را می‌توان ازین نوع دانست. درین مرحله فرد در تلاش تداوم و ازدیاد دوز یا مقدارِ لذت و در مواردی در پیِ امتحان‌نمودن انواع دیگر لذایذ است. این مرحله معمولاً منتج به نوعی ملال و یأس می‌گردد. کی‌یرکگارد حتی افرادی چون «کانت» را در این مرحله می‌گنجاند.

در «مرحله‌ی اخلاقی یا دمانیک» فرد مقید به قانون و طرزالعملِ از پیش‌تعین ‌شده‌اش بوده و به نوعی شورمندانه خویش را مستلزم می‌دارد با ـ تملکِ‌نفس و خویشتنداری و بااراده ـ اخلاق را بر لذت فردی مقدم بدارد. فرد، مکلف تکلیفی‌ست که خود آزادانه و در عین وقوفِ کامل به مسوؤلیت خویش اختیار نموده است. کی‌یرکگارد «سقراط» را یک فردِ اخلاقی می‌داند.

در مرحله‌ی دینی یا مذهبی فرد پایبند اصولِ «اخلاقی» و «زیبایی‌شناختانه» نبوده، خود را بطور شورمندانه و باعشق و اشتیاق تسلیمِ امرِقدسی می‌کند. کی‌یرکگارد «ابراهیم» را شامل مرحله‌ی دینی می‌داند.
خداوند چیزی را از ابراهیم می‌خواهد که از دیگاهِ اخلاقی ممنوع است؛ درین‌جا ابراهیم از همه‌ی لذات چشم‌پوشیده و وارد مرحله‌ی دینی می‌شود. 

آنچه وی برآن تأکید می‌دارد، این‌ست که این مراحل را هیچ ارتباط و نقطه‌یِ مشترکی با هم نیست. یک فرد می‌تواند بطور جهشی به و یا بدون طیِّ‌طریق، از مرحله‌ای به مرحله‌ای دیگر برسد.


آنچه امروزه متالهین در ادیان بدان متمسک می‌شوند همین قشر و پوسته‌ است؛ و این چیزی‌ست که بالمرّه در تمام ادیان مشترک است. 

هیچ نظری موجود نیست: